۱۰ دلیل برای اینکه برای استارت‌آپ خود به دنبال سرمایه‌گذار نگردید!

سلام. آبان سال ۱۳۹۵ در مورد جذب سرمایه‌گذار برای استارت‌آپ‌ها مطلبی برای ماه‌نامه «دانش‌ امروز» نوشتم که توی سایتشون منتشر شد. (البته نمی‌دونم چی شد که دیگه ادامه ندادن به کارشون!) امروز اتفاقی به اون مطلب برخورد کردم و گفتم شاید بد نباشه که توی وبلاگ خودم هم منتشرش کنم.

مطمئناً ممکن است به پول احتیاج داشته باشید، شاید به خاطر این‌که طرح کسب‌وکار شما این موضوع را نشان می‌دهد. ولی آیا واقعاً قصد دارید سرمایه‌گذاران را در استارت آپ رؤیایی خودتان شریک کنید؟

ایمیل‌های زیادی دریافت کردم که در آن‌ها از من پرسیده بودند چگونه می‌توانند سرمایه‌گذاران را برای استارت آپ جدیدشان جذب کنند؟ و یا چگونه می‌توانند عضو یک تیم سرمایه‌گذاری عالی شوند؟ درحالی‌که به این موارد فکر می‌کنیم، بد نیست که این ۱۰ دلیل را برای نگشتن به دنبال سرمایه‌گذار مدنظر داشته باشیم:

  1. تقریباً یافتن سرمایه‌گذار در استارت آپ های جدید غیرممکن است. اگر در استارت آپ ها تجربه قبلی ندارید کسی را عضو گروهتان کنید که این تجربه را داشته باشد.
  2. با این کار شما حق مالکیت را می‌فروشید. سرمای گذاران برای شما چک می نوسیند تا صاحب قسمت بزرگی از کسب‌وکار شما شوند. من قبول دارم که این پدیده واضح و آشکاری می‌باشد. ولی شما باید ایمیل‌های من در این رابطه را ببینید که بسیاری از مردم فکر می‌کنند سرمایه‌گذاران نوعی آژانس دولتی می‌باشند که وظیفه آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌باشد. درحالی‌که وقتی شما سرمایه‌گذار را می‌پذیرید به این معنی هست که دیگر صاحب قسمت بزرگی از کسب‌وکار خود نیستید.
  3. سرمایه‌گذاران رئیس هستند. وقتی سرمایه‌گذار وارد کسب‌وکار شما می‌شود، شما دیگر آقای خودتان نیستید و عضو یک تیم هستید. شما نمی‌توانید به‌تنهایی در مورد همه‌چیز تصمیم بگیرید چون به سیاست‌ها و روابط سرمایه‌گذار هم باید در نظر گرفته شود. اگر خراب‌کاری کنید جلوی آدم‌های دیگر کرده‌اید و این ممکن است برای آن‌ها آزاردهنده باشد.
  4. ارزش‌گذاری برای شما و سرمایه‌گذار امری بحرانی است. به عبارت ساده‌تر ارزش‌گذاری همان قیمت است. اگر شما در قبال واگذاری ۱۰٪ شرکت خود از سرمایه‌گذار ۱۰۰۰۰۰ دلار طلب کنید به این معنی هست که شرکت شما ۱ میلیون دلار می‌ارزد. که این‌یک رابطه ساده ریاضی است ولی مذاکرات بر سر آن چندان هم ساده نیست.
  5. سرمایه‌گذار فقط با رویدادهایی که نقدینگی را به دنبال دارد کسب درآمد می‌کند. این باعث می‌شود که همیشه در مورد سیاست‌های خارجی صحبت کنیم. ممکن است شرکت شما، شادترین، سالم‌ترین شرکت دنیا باشد و پول برای آن بی‌ارزش باشد ولی سرمایه‌گذار فقط با برگشت سرمایه خود و درآمدش از خارج شرکت خوشحال می‌شود.
  6. اگر استارت آپ شما مقیاس‌پذیر نیست، سرمایه‌گذار را فراموش کنید. اگر شما فروشتان را ۲ برابر کنید باید تعداد کارکنان شما نیز ۲ برابر شوند که سرمایه‌گذار به این پدیده علاقه نشان نمی‌دهد مگر اینکه این کار سود بیشتری برایش به همراه داشته باشد.
  7. اگر از آن به‌خوبی محافظت نشود، به‌سختی به نقطه ایدئال می‌رسد. ثبت ایده‌ها فقط باعث می‌شود که آن‌ها به نام شما ثبت شوند و از آن‌ها محافظت شود. ولی تجارت به سمت ترکیب اسرار تجارت با ایده‌ها و همچنین اختصاص بودجه‌ای جهت محافظت از کپی شدن آن‌ها گرایش دارد. چون سرمایه‌گذار معتقد است که اگر کاری که شما انجام می‌دهید را بقیه هم بدانند که چطور باید انجام دهند، علاقه خود برای سرمایه‌گذاری را از دست می‌دهد.
  8. همه سرمایه‌گذارها مثل هم نیستند. بعضی از آن‌ها با شما مشارکت و همفکری می‌کنند، بعضی از آن‌ها اهل داوری می‌باشند. بعضی نقدهای آزاردهنده می‌کنند، بعضی از آن‌ها اهل کمک هستند و بعضی هم خیر. پس در انتخاب آن‌ها باید دقت کنید.
  9. همه‌چیز گرفتن اعتبار از سرمایه‌گذار نیست. شما تنها با گرفتن یک چک از سرمایه‌گذار، برنده رقابت نشده‌اید و هنوز راه زیادی در پیش دارید.
  10. گاهی سرمایه‌گذاران شرکت را از چنگتان بیرون می‌کشند. مانند: خانم سرامانا میترا که در کشور هند به صحبت‌هایش عمل می‌شود درحالی‌که خودش اهل سیلیکون ولِی می‌باشد.

شاد و سلامت باشید.


برای مشاهده این مطلب در دانش امروز اینجا را کلیک کنید.

اشتراک‌گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

11 + پنج =