مدل عامل در هوش (The Agent Model of Intelligence)

سلام. امروز تصمیم دارم که راجع به مدل عامل در هوش بنویسم. همچنین این نوشته به درک بهتر پست بعدی که راجع به فرآیندهای تصمیم‌گیری مارکوف هست کمک می‌کنه.

در هوش مصنوعی واژه عامل «Agent» برای مفهوم خودمختار بودن همراه با توانایی تعامل کردن با محیط استفاده می‌شود. یک عامل می‌تواند یک شخص یا قسمتی از یک نرم‌افزار باشد. در هر دو مورد می‌توانیم جنبه‌های مختلف یک عامل را در یک چارچوب توصیف کنیم.

عامل واژه‌ای است کلی برای هر تصمیم گیرنده خودمختار است و این یک تعریف کلی است. این تعریف برای انسان بودن، برخی از حیوانات، ماشین‌ها و شاید دسته‌بندی‌های دیگر به‌کار می‌رود. اجازه دهید که با تعریف شروع کنیم و پس از آن وارد بحث شویم.

عامل هر چیزی است که چیزها را در رابطه با محیط اطرافش (هرچند ناقص) درک می‌کند و تصمیم می‌گیرد تعداد عملیاتی را اجرا کند و تأثیرهایی (هرچند غیرقابل پیش‌بینی) روی محیط بگذارد. خواه حسگرهای یک عامل بیولوژیک باشند مانند: چشم‌ها یا غیر بیولوژیک باشند مانند: دوربین‌ها، چارچوب قویا یک عامل را به عنوان یک نگاشت کننده از مشاهدات (گذشته) زمانی به توزیع آن‌ها روی فعالیت‌ها توصیف می‌کند.

اجازه دهید مجموعه A که کلیه عملیات یک عامل را شامل می‌شود تعریف کنیم. در یک بازی ویدیوئی این مجموعه می‌تواند شامل «دویدن به سمت چپ یا راست»، «پریدن»، «حمله کردن»  و «هیچ کاری نکردن باشد». یک عامل می‌تواند انتخاب کند که کدام عمل را از این مجموعه انجام دهد.

به همین صورت مجموعه \Omega همه مشاهداتی که یک عامل می‌تواند داشته باشد را شامل می‌شود. برای نمونه یک ترموستات ساده الکترونیکی دو حسگر دارد. یکی برای سنجش دمای محیط و دیگری برای نمایش مقدار دما.

حال می‌توانیم یک تعریف رسمی برای عامل ارائه کنیم.

یک عامل تابعی مانند f است که (زمان) گذشته مشاهده  (از زمان ۰ تا زمان t) را به یک عمل خاص a نگاشت می‌کند.

    \[ f: (\omega \in \Omega)^t \to \Delta a \in A \]

هر سری مشاهدات از زیرمجموعه همه حالت‌های ممکن که عامل دریافت می‌کند را باید به طریقی پردازش کند و تصمیم بگیرد که چه عملی را باید انجام دهد.

متودولوژی برای این که چطور یک عامل تصمیم می‌گیرد با مشاهدات داده شده چه عملی انجام دهد خارج از محدوده این موضوع هست و شاید در آینده به این متودولوژی‌ها نیز بپردازم. هر عامل را می‌توان با تعریفی که ارائه شد توصیف کرد. عامل‌های پیچیده‌تر می‌توانند نوعی نمایش(توصیف) از شکل جهانی که درک می‌کنند را داشته باشند. به محض رسیدن اطلاعات جدید می‌توانند ادراک خود را بروزرسانی کنند و بهترین عمل را برای پاسخ دادن به درکشان درباره حالت جهان انجام دهند.

شاد باشید.


پانوشت(ها):

  • پست بعدی راجع به فرآیندهای تصمیم‌گیری مارکوف خواهد بود.
  • همچنان مشغول مطالعه کتاب «دنیای سوفی» نوشته «یوستین گوردر» هستم و به محض این که تمام شد اینجا راجع بهش می‌نویسم.
اشتراک‌گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

10 − ده =